لباس عروس امشب، به قامتم کفن شد

عشقم مهران ررررررررفت

لباس عروس امشب، به قامتم کفن شد

شلوغ پلوغه کوچه،دارم می میرم انگار
بازی گل یا یوچ ِ، بازی گل یا پوج ِ...

گلم عروس مردم،دوماد پوچی من شد
لباس عروس امشب، به قامتم کفن شد

خطبه ی عقدت شده، رحمان و یاسین من
خطبه ی مرگ من ِ، عاقد نخون جون من

مهریه ی رفتنت، منم من جنازه
عروس خانم وکیلی، اجازه بی اجازه

صدای بله ی تو،‌فریاد تسلیمم ِ
سند ازدواجت، برگه ی ترحیمم ِ

تابوت غم برا من،‌آغوش اون برا تو
چی به روز من اومد؟ خدا ببین گلم کو؟

یه کاسه آب و قرآن، آینه ها شکسته...
یه سمت ماشین عروس، یه سمت تابوت خسته

بازی ما تموم شد، گل توی دست اونه
یه مشت گلای پرپر، رو قبر من می مونه...



+ نوشته شده در  پنج شنبه 17 آذر 1390برچسب:,ساعت 13:43  توسط دخترکی ساده